ساعت برنارد

برنارد را یادتونه ؟!

اگر متولد دهه 70 و به قبل باشید شاید این تصویر برای شما یاد  آور خاطرات کودکیتان باشد .

برنارد و ساعت معروفش رویایی کودکی بسیاری از ما بود؛ ساعتی که با آن می توانستی زمان را کنترل کنی!!

اما حقیقت این است که متاسفانه ما برنارد نیستیم، اما یک خبر خوش برای شما دارم ما امکانی بهتر از ساعت برنارد داریم و اگر آنها را به دست بیاوریم هیچ وقت نه گم می شود و نه کارایی خود را از دست می دهد؛ پس در این مقاله کوتاه با من همراه باشید تا از یک راز بزرگ پرده برداریم .

شاید افراد بسیار موفقی را بشناسید که در جوانی و با سن کم پیشرفت های بسیار چشمگیری داشته اند .افرادی که در حوزه روابط کاری ، ورزشی ، اجتماعی و … بسیار فعال و موفق هستند و از طرفی در صفحات مجازی آنها را در حال تفریح هم می بینید !! اینجا است که از خودتان می پرسید ؟!

چطور به تمام کار های خود میرسند ؟ مگر چقدر زمان دارند ؟

شاید فکر کنید برنارد ساعت خود را به آنها داده باشد !

  • و یا واقعاً باور کرده باشید که آنها بیشتر از شما زمان دارند !

اما واقعیت این است که همه ی ما به یک اندازه زمان داریم اما تفاوت ما در کیفیت استفاده از آن و اولویت های ما در انجام کار هاست. فکر کنید هر روز صبح که از خواب بیدار می شویم در کنار تخت خواب خود 86400دلار پول نقد پیدا کنیم ( قطعا بعد از ذوق و شوق فراوانی شگفت زده می شویم ) و نامه ای همراه آن باشد که دقیقا تا فردا این ساعت زمان دارید که این دلار ها را خرج کنید اما :

  • این پول ها را در هیچ بانکی نمیتوانید پس انداز کنید .
  • به کسی اگر قرض بدهید ، نمی توانید پس بگیرید.
  • و در فردا هرچه را استفاده نکرده باشید دیگر ندارید و شاید فردا هم با همین شرایط دریافتی داشته باشید . 

قطعا تمام تلاش خود را می کنیم تا حد اگثر لذت و استفاده را از این دلار های شیرین داشته باشیم و آن را تنها به عزیزترین افراد زندگیمان هدیه می دهیم؛ واقعا چقدر خوب  میشد !!

تک تک ما هر روز این دلار ها را دریافت می کنیم!

این دلار ها درواقع زمانی است که ما در طول روز داریم، یعنی ما در هر روز 86400 ثانیه معادل 1440 دقیقه و یا همان 24 ساعت  زمانی داریم که متناسب با رفتار خود آن را هزینه می کنیم. هرکجا صحبت از هزینه باشد یعنی مدیریت و کنترل هم وجود دارد. 

پس آدم های موفق چه کاری می کنند ؟

تمام راز بزرگ آنها در فرمول ” دَبش ” میباشد ( درواقع این فرمول را خودم ساخته ام اما با مطالعه بر روی زندگی افراد بسیاری به این نتیجه رسیده ام که در واقع اول سه کلمه زیر است ) ؛سه مسئله مهم و ساده خلاصه می شود :

  1. درون ( مسائل و هر آن چیزی که به خود واقعی فرد ارتباط مستقیم دارد مانند: عادت ها ، روحیات و …)
  2. برون ( مسائل و هر آن چیزی که خارج از کنترل اوست مانند: اخبار، شرایط جوی و …)
  3. شناخت و انتخاب ( درواقع اصلی ترین تفاوت ها در این جاست ) 

بگذارید باز هم ساده تر بگوییم!!

این تصویر دایره زندگی ماست  و در مرکز آن یک قهرمان بزرگ وجود دارد؛ خود خود ما.

خیلی خلاصه هر آن چیزی که در زندگی ما رخ می دهد در یکی از این دو دایره قرار میگیرد ؛ دایره سبز و دایره قرمز ، به همین سادگی!

دایره سبز : مسائلی که ما روی آن کنترل 100% داریم.

دایره قرمز: مسائلی که کنترلی روی آنها نداریم.

دایره سبز، روابط ، درآمد، آموزش ، رفتار ها و کنش ها و هرچیزی را شامل میشود که ما به صورت مستقیم انتخاب می کنیم انجام بدهیم و همان طور که گفتم روی آن کنترل 100% داریم ؛ به دایره سبز دایره کنترل می گوییم. 

دایره قرمز مسائلی هستند که ما در آنها نقش و هیچ کنترلی نداریم مانند قیمت دلار، سیاست های کلان و … و معمولا این مسائل تیتر اول اخبار و روزنامه ها و دلیل بیشتر نگرانی ها و استرس های ما هستند پس بیایید به دایره قرمز دایره نگرانی ها بگوییم.

درواقع اصلی ترین تفاوت افراد خیلی موفق و افراد معمولی و حتی شکست خورده دقیقا در همین جاست !

ما هرچه از دایره نگرانی ها به سمت دایره کنترل بیاییم و در آن زندگی کنیم رشد و آرامش بیشتری خواهیم داشت .شاید الان با خود بگویید مگر میشود در جامعه زندگی کرد اما به اخبار گوش نکرد !؟

این درواقع به انتخاب ها بر میگردد و ما درباره افرادی صحبت می کنیم که یک روزشان 30 ساعت است و نه افراد عادی !!

یک داستان معروف:

از رئیس شرکت رولز-رویس پرسیدند : چرا شما مانند دیگر شرکت ها محصولات خود را در  تلویزیون تبلیغ نمی کنید ؟!

او گفت : " کسانی که می توانند رولز-رویس بخرند وقت تماشای  تلویزیون را ندارند "

درواقع میشود نتیجه گرفت: افراد موفق برای برخی کارها وقت ندارند و یا بهتر است بگوییم انتخاب های دیگری برای هزینه زمان خود دارند.- Developer

ماتریس آیزنهاور

دی. آیزنهاور

در سال 1954 (1333 هجری شمسی) رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده آمریکا، جناب دوایت دی. آیزنهاور، در جریان یک سخنرانی بین‌المللی حرف جالبی زد. مضمون سخنان آیزنهاور این بود: «مشکلات من دو نوعند: فوری‌ها و مهم‌‌ها. فوری‌ها مهم نیستند، و مهم‌ها هم هیچگاه فوری نیستند.»

آیزنهاور در آن زمان متوجه این نکته‌ی مهم شده بود که مدیریت زمانیِ صحیح، نه فقط به معنی انجام دادن همه‌ی کارهاست، بلکه به معنی انجام دادن مؤثر کارهاست. به عبارت دیگر، باید قسمتی از وقتمان را به تکمیل کردن کارهای مهم اختصاص بدهیم، نه اینکه همه‌اش را صرف انجام دادن کارهای فوری بکنیم. برای این کار، و برای کم کردن استرس و نگرانی از برنامه‌ی زمانبندی فشرده، باید فرق بین این دو واژه را بدانیم:

  • مهم: کارهایی که انجام دادنشان باعث می‌شود به اهدافی که در سر داریم برسیم. چه اهداف شخصی و چه حرفه‌ای.
  • فوری: کارهایی که نیازمند واکنش سریع هستند و انجام دادنشان معمولا باعث می‌شود، شخص دیگری را به هدفش برسانیم. این کارها اغلب شامل مواردی است که هم ما رویشان تمرکز می‌کنیم و هم خودشان توجه ما را می‌طلبند، زیرا اگر سریع انجامشان ندهیم، باید به زودی با عواقبشان سر و کله بزنیم.

وقتی که بدانیم کدام کارها فوری‌اند و کدامشان مهم، آنگاه می‌توانیم از تمایل ناخودآگاه خود به تمرکز کردن بر کارهای بی‌اهمیت جلوگیری کنیم. با علم به نوع کار، می‌توانیم برنامه‌‌ی زمانبندی‌مان را بهینه‌سازی کنیم تا جای خالی را برای پرداختن به کارهایی که برای موفقیتمان لازم است، جور کنیم. به این شکل ساده اما مهم دقت کنید :

ماتریس-ایزنهاور

درواقع اصلی ترین تفاوت افراد بسیار موفق و افراد معمولی در این جدول مشخص می شوند. شاید شما فکر کنید برخی کارها مانند تفریح در بطالت و یا حماقت باشد اما درواقع سفر یک ذکاوت است . پیش تر گفتم راز افراد بسیار موفق در 3 چیز خلاصه می شود آنها را به یاد دارید؟ ( فرمول دَبش )

در قسمت درون گاهی بسیاری از ما دچار خطا های شناختی هستیم و گاهی مشکل اصلی در اهمال کاری است اما به نظر من مخرب ترین مسئله عادت های رفتاری ما است؛ بیایید کمی علمی تر و بر اساس پژوهش های جدید درباره عادت ها و آموخته هایمان صحبت کنیم ، به این شکل نگاه کنید :

مغز و نرون ها

نوروساینتیست‌ها (Neuroscientist) معتقد هستند :

وقتی که کار یا فعالیتی را تکرار می‌کنیم و بارها آن را انجام می‌دهیم، ارتباط آکسون‌ها و دندریت‌ها باهم قوی‌تر می‌شود و انتقال پیام‌های عصبی بهتر و راحت‌تر انجام می‌گیرد و حتی ارتباطات بیشتری هم شکل می‌گیرد و به این صورت پیام‌ها کامل‌تر منتقل می‌شوند. با رخ دادن این حالت (قوی‌تر شدن ارتباط و انتقال پیام بین نورون‌ها) انجام آن فعالیت راحت‌تر می‌شود و مهارت ما در آن زمینه افزایش پیدا می‌کند. یعنی دلیل افزایش مهارت ما و آسان‌شدن آن کار برای ما همین انتقال بهتر و قوی‌تر پیام‌هاست. با پیشرفت مسیرهای عصبی در واقع مهارت‌های ما بالا می‌رود.

به این ترتیب برای پیشرفت در هر مهارتی لازم است مسیر عصبی آن ساخته شود و پیشرفت کند.

این تعریف مشکل وتخصصی است؛ ساده تر بگویم:

به زبان ساده وقتی ما مطلب جدیدی را می خوانیم و یا کار جدیدی را انجام می دهیم ساختار مغز ما تغییر می کند و یک مسیر برای انجام آن ایجاد می کند ، هرچقدر ما این کار را تکرار کنیم خطوط مغز ما پر رنگ تر می شود.

درواقع عادتها و مهارت های ما کارهایی هستند که در مغز خطوط پر رنگ تری را دارند؛ ایجاد و تغییر در این خطوط برای مغز هزینه زیادی دارد برای همین باید مواظب باشیم خودمان را به چه رفتارهایی عادت می دهیم !

یکی از بهترین روشها برای ساختن یک عادت جدید استفاده از الگوی ریز عادتها است که بحث بسیار مفصلی است و در یک مقاله جدا شاید به آن پرداختیم  اما برای شناخت بهتر مغز و انتخاب درست پیشنهاد می کنم کتاب تئوری انتخاب از آقای ویلیام گلاسر را حتما مطالعه کنید.

بعد از این مقدمه ها برویم سر اصل مطلب:

برای این که دلارهای دریافتی خود را بیشتر کنید ( ارزش زمان خود را بالا تر ببرید ) این موارد به شما کمک زیادی می کنند :

  1. لیت کارهایی که انجام داده اید و زمانی که به آنها داده اید را بنویسید (حد اقل برای یک ماه )؛ حالا شما یک سری اطلاعات مشخص و دقیق از خود دارید و می توانید متوجه شوید زمان شما در کجا سوخت شده است!!
  2. برای کارهایتان ماتریس آیزنهاور را رسم کنید و با شناخت دقیق تری فعالیت های خود را انجام دهید ؛ خیلی زود متوجه خواهید شد چقدر زمان اضافه می توانید پیدا کنید که از آن برای رشد فردی خود استفاده کنید.
  3. اهمیت خواب شب را فراموش نکنید؛ پژوهش های بی شماری طی سالیان اخیر درباره خواب افراد انجام شده و اکثر آنها خواب نا کافی و یا خواب بی کیفیت را از دلایل اصلی بی حوصلگی در طول روز ، مشکلات عصبی و کاهش شدید تمرکز و قدرت تفکر دانسته اند در طول شب هرمون ها و آنزیم های ترشح می شود که برای بازسازی مغز و بدن ضروری است و با خواب روز جبران نم یشود.
  4. خوراک مناسب و به موقع؛ قطعاً همه ما درباره اهمیت تغذیه سالم ، مصرف بیشتر آب و سبزیجات میدانیم و در کنار آن ریتم غذا خوردن ما نیز بسیار مهم است . یکی از حیاتی ترین قسمت های بدن سیستم گوارش است ؛ برهم خوردن میزان قند خون و زمان سرو غذا مشکلات جدی برای سلامت انسان و کاهش شدیدی در بازدهی و  عملکرد مغز و جسم او ایجاد می نماید .
  5. تفریح و ورزش، هان طور که پیش تر گفتم تفریح و ورزش از قیمت ذکاوت ماتریس بالاست و بهتر است در هفته 3 بار فعالیت منظم و سنگین ورزشی داشته باشید این کار ضمن ترشح هرمون های شادی بخش و مفید مانند اندورفین‌ها (Endorphins)  و… و خارج کردن سموم بدن به وسیله تعرق نقش بسزایی در افزایش قدرت و تمرکز مغز و عملکرد عمومی شما دارد کافی است برای 4 هفته امتحان کنید؛ به شما قول می دهم شگفت زده خواهید شد !
  6. شاید از قدیم شنیده باشیم سحرخیز باش تا کام روا گردی ؛ جالب است بدانید اکثر افراد موفق دنیا افراد سحرخیزی هستند و پژوهش های علمی هم بر این نکته تاکید می کند .
جدول زیر به صبح میلیون دلاری معروف است و برای اقراد موفق زیادی موثر بوده است امیدوارم شما هم استفاده کنید و از تاثیرات شگفت انگیز آن برخوردار شوید .

ویدیو کامل لایو

" شاید الان زمان کافی برای مطالعه دقیق این مطلب نداشته باشید یا دوست داشته باشید نسخه PDF آن را داشته باشید .

ما این امکان را به شما می دهیم که با ورود به سایت به PDF تمام مطالب وبلاگ دیجیتال مارکتینگ دریک به صورت رایگان دسترسی داشته باشید"

نتها کافی است یک بار ثبت نام کنید .